..*~~~~~~~*.. ساعت حول و حوش 22 و 45 دقیقه بود که آخرین قطار به سمت تهران جنوب وارد ایستگاه شد داشتم به اصرار دوستم برای شرکت در مراسم عزاداری شب قدر به هیاتشان میرفتم که گویا کلی هزینه کرده و مداح بنامی دعوت کرده بودند درب قطار داشت بسته میشد که پسرکی حدودا چهارده، پانزده ساله دوید و پایش را بین درب گذاشت و سوار شد. شلوار پارچه ای قهوه ای رنگ و پیراهن مشکی و کفش مردانه ای پوشیده بود که با سن و سالش تضاد داشت چشمانش عجیب گیرا بود و غم بزرگی در چهره اش موج میزد خطوط روی صورتش هم گواهی میداد که زندگی سختی را میگذراند به محض سوار شدن از بغل دستی اش که مردی میانسال بود پرسید: اقا ببخشید من میخوام برم قلعه مرغی... کدوم ایستگاه باید پیاده شم؟!؟ آدرس را متوجه شد و اینبار درخواست تلفن همراه داشت تا تماسی بگیرد کاغذی از جیبش خارج کرد و شماره ای را گرفت آرام صحبت میکرد اما صدایش را میشنیدم ـ الو... سلام آبجی... کی بردنش؟!... باشه نگران نباش امشب پیشت میمونم صدایش را کمی آرام تر کرد ـشام خوردید؟!... باشه... باشه... خداحافظ هم مسیر بودیم و با هم از ایستگاه خارج شدیم چندباری خواستم صدایش کنم اما از چشمان این پسربچه مردانگی میریخت و جرات ترحم کردن نداشتم نزدیک هیات رسید، کمی مکث کرد. از کسانی که جلوی درب ایستاده بودند چیزی پرسید و رفت چند قدم آن طرف تر روی جدول نشست پیکان وانت سفیدی ایستاد و خدمتکاران داشتند غذاهایی که در ظروف یکبار مصرف بسته بندی شده بود را داخل هیات میبردنند که از جایش بلند شد و نزدیک رفت و درخواست غذا کرد ابتدا قبول نمیکردنند و می گفتند برو داخل خب باید جلوی مداح سرشناس و مهمان های عالی قدرشان آبرو داری میکردند خلاصه با کمی اصرار یک عدد غذا گرفت و لای پیراهنش پوشاند و در تاریکی و خلوتی خیابان، پای پیاده رفت صدای مداح به گوشم نمیرسید اما در آن سکوت شب ،چشمانم توان نگاه داشتن اشک را نداشتند میدانی فلسفه ی عجیبی ست تا وقتی بود نیمه های شب کیسه را بر دوش میگرفت و جلوی درب خانه ها میرفت و نمیگذاشت هیچ یتیم و فقیری گرسنه سر بر بالین بگذارد حالا که نیست یتیمان و فقرا جلوی درب خانه ی او می آیند علی (ع) را میگویم انگار که قرار نیست رسالتش پایان بیابد اما براستی من و آدم های داخل هیات فقیر بودیم یا آن پسر بچه که غذایش را گرفت و رفت؟!!؟ درب خانه ی علی(ع) باز است سفره ی رحمتش پهن دست دلت را بگیر و بیا هیچ کس گرسنه از این خانه بیرون نمیرود ^^^^^*^^^^^ علی سلطانی
..*~~~~~~~*.. مرغ از قفس پرید :ندا داد جبرئیل اینک شما و وحشت دنیای بی علی شهادت اميرالمؤمنين امام على عليه السلام بر همه شیعیان و مسلمین جهان تسلیت باد ♦♦---------------♦♦ ناشناس
نمک سفره ی آقا چقدر شیرین است حرمت نان و نمک لازمه ی هر دین است برکت زندگیم از نمک ارباب است ذکر مولا که بگیری همه چی تضمین است ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ *labkhand* عید غدیر بر تمام شیعیان امیرالمومنین علی(علیه السلام) مبارک باد *labkhand*
*** روزي جبرييل در خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، مشغول صحبت بود كه حضرت علي عليه السلام وارد شد. جبرييل چون آن حضرت را ديد برخاست و شرايط تعظيم به جاي آورد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: يا جبرييل ! از چه جهت به اين جوان تعظيم مي كني؟ عرض كرد: چگونه تعظيم نكنم كه او را بر من ، حق تعليم است فرمود: چه تعليمي؟ عرض كرد: در وقتي كه حق تعالي مرا خلق كرد از من پرسيد: تو كيستي و من كيستم؟ من در جواب متحير ماندم ، و مدتي در مقام جواب ساكت بودم كه اين جوان در عالم نور به من ظاهر گرديد، و اين طور به من تعليم داد كه بگو: تو پروردگار جليل و جميلي و من بنده ذليل و جبرييلم: از اين جهت او را كه ديدم تعظيمش كردم. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيد: مدت عمر تو چند سال است؟ عرض كرد: يا رسول الله در آسمان ستاره اي هست كه هر سي هزار سال يك بار طلوع مي كند، من او را سي هزار بار ديده ام * تحفه المجالس ص 80 * *** *** *** اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم التماس دعا ***
*** روزى حضرت على (ع) در زمان خلافتش بالاى منبر فرمود: قبل از آنكه از ميان شما بروم هر سؤالی داريد بپرسيد، چرا كه من به راههاى آسمان ها آگاهتر از راههاى زمين هستم يك نفر از حاضران برخاست و گفت : جبرئيل در كجاست؟ امام على (ع) به آسمان و مشرق و مغرب نگاه كرد، و بعد از چند لحظه به او فرمود: ((همه جا را ديدم ، ولى جبرئيل را نديدم ، جبرئيل تو هستى)) حاضران ديدند آن سؤال كننده از نظرها پنهان شد، و هنگام رفتن خطاب به اميرمؤمنان على (ع) مى گفت : حقّا كه تو در سخن خود راستگو هستى ناسخ التواريخ حضرت على (ع) ج 5 ص 57 *** *** *** *narahat* اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم التماس دعا *narahat*
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم